English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7469 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
strong point U پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defense base U پایگاه دفاعی
fortress U سنگر مستحکم
fortresses U سنگر مستحکم
pillboxes U سنگر مستحکم
pillbox U سنگر مستحکم
apologetic U دفاعی
defensive line U خط دفاعی
vindicative U دفاعی
backfield U خط دفاعی
defensive U دفاعی
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
rejoinders U پاسخ دفاعی
backcourt U نیمه دفاعی
defense information U اطلاعات دفاعی
agger U پشته ی دفاعی
cover U بازی دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی
odd front U خط دفاعی 4 نفره
defensively U حالت دفاعی
blue line U خط دفاعی هاکی
preventive war U نبرد دفاعی
stack the defence U ارایش دفاعی
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
mixers U نوعی خط دفاعی
mixer U نوعی خط دفاعی
zone U منطقه دفاعی
five man line U خط دفاعی 5 نفره
defensive league U اتحاد دفاعی
zones U منطقه دفاعی
defensive league U اتحادیه دفاعی
covers U بازی دفاعی
defensive fire U اتش دفاعی
coverings U بازی دفاعی
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
defensive war U جنگ دفاعی
defense position U موضع دفاعی
back judge U داور در محوطه دفاعی
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
bump and go U نوعی مانور دفاعی
protective cover U جان پناه دفاعی
paler U حصار دفاعی دفاع
palest U حصار دفاعی دفاع
pale U حصار دفاعی دفاع
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
decompensation U فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
defensive player U شطرنج باز دفاعی
first defense gun U جلوترین تیربار دفاعی
defensive wrestler U کشتی گیر دفاعی
defensiveness U حالت دفاعی داشتن
bump and run U نوعی مانور دفاعی
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
apologist U نویسندهء رسالهء دفاعی
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
sandbags U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
ante-mural [e] U جان پناه دفاعی
press U تاکتیک دفاعی فشرده
switch position U موضع دفاعی بینابین
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
sandbag U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
apologists U نویسندهء رسالهء دفاعی
sandbagged U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
switch position U موضع رابط دفاعی
sandbagging U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
citadels U پایگاه مستحکم ارگ
hard missile base U پایگاه مستحکم موشک
citadel U پایگاه مستحکم ارگ
corralling U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corrals U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corral U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
parried U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parries U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
parrying U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
chevaux de fries U [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
seam U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
defenceman U مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
declaring U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
declares U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
plea in abatement U دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
parapet U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
slit trench U سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregates U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
roll back U کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
reinforced U مستحکم
well founded U مستحکم
tenacious U مستحکم
fortified U مستحکم
well found U مستحکم
walled U مستحکم
crenellated U مستحکم
crenelated U مستحکم
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
hard beach U ساحل مستحکم
retrenchment U مستحکم سازی
block house U موضع مستحکم
redoubtable U مستحکم سهمناک
strong point U نقطه مستحکم
retrench U مستحکم کردن
crenellate U مستحکم کردن
bastle U خانه مستحکم
bastille U قلعه مستحکم
fortifier U مستحکم کننده
crenelate U مستحکم کردن
fortification U مستحکم کردن
fortifications U مستحکم کردن
fortifies U مستحکم کردن
fortify U مستحکم کردن
fortifying U مستحکم کردن
bastel U خانه مستحکم
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
tower house U قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
barricade U سنگر
barricaded U سنگر
casemate U سنگر
barricades U سنگر
pit U سنگر
pits U سنگر
fort U سنگر
dike-house U سنگر
barricading U سنگر
trenches U سنگر
bunker U سنگر
parapet U سنگر
parapets U سنگر
slit trench U سنگر
earthwork U سنگر
rifle pit U سنگر
emplacement U سنگر
fox hole U سنگر
citadel U سنگر
crow's nest U سنگر
bunkers U سنگر
blinded U سنگر
trench U سنگر
citadels U سنگر
blinds U سنگر
dug out U سنگر
blind U سنگر
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
bastions U سنگر و استحکامات
strongholds U سنگر پناهگاه
entrench U سنگر کندن
sump U چاله سنگر
stronghold U سنگر پناهگاه
bretisee U سنگر موقت
Recent search history Forum search
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
1summer camp
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com